کـیـمـیـای سـعـادت
صحنه تعیین «مولى»، و آن بیعتها و استشهادها و اعترافها، هنوز هم محو نشده است.
بیعتگران نیز، صحنه را ترک نکردهاند. علىرغم آنان که سعى کردهاند غبارى
از«نسیان» و پردهاى از «کتمان» بر سیماى غدیر بنشانند و بیفکنند، دلها و
جانهاى بیشمارى هنوز هم توجه به آن دستهاى بلندى دارد که دست «على»
را گرفت و فراز آورد، تا آن خورشید را، همه ببینند، همه بشناسند، به یکدیگر و به
غایبان از صحنه و به خبرگیران از واقعه و به جویندگان چراغ، معرفى کنند.
صحنهغدیر، پایان نیافته است.
زبانى که «على مولاه» را سرود، زبان خدا بود، دستى هم که به عنوان «مولى» بالا
رفت و همگان دیدند، دست خدا بود، «على»، راه و صراط بود، چراغ و مشعل بود،
خط سیر و مسیر بود، «غدیر»، راهى بود که روندگان را به «على» مىرساند.
و ... «على» هم، صراطى بود که رهپویان را به «خدا» مىرساند.
«غدیر»، متنى بود، روشن و بىابهام، گویا و صریح، که خیلىها کوشیدند حواشى
تاویل و تفسیرهاى دور از واقعیت براى آن ترسیم کنند. و این متن، هنوز هم براى آنان
که بىحواشى به آن بنگرند، صریح و گویاست. «غدیر»، میوهاى شیرین در بوستان
رسالت بود، که تداوم «خط نبوت» را در شکل «امامت»، به شیرینترین صورت
ترسیم مىکرد. و هنوز هم این میوه شیرین، زینتبخش بوستان محمدى است و
بدون آن، «باغ رسالت» بىثمر است « و ان لم تفعل فما بلغت رسالته ...».
«غدیر»، روشنترین چراغ بود، بر بالاترین بام خانههاى تاریخ، تا... مردم «اهل
بیت» را بشناسند و به «خانه»اى رهنمون شوند که افراد آن در دامان «وحى» بزرگ
شدند و «آیات خدا» در آن خانه فرود آمد و جبرئیل امین، مانوس آن بیت و اهل بیت
بود.
اگر انسانیت امروز، مىخواهد به آن «خانه» راه یابد، خانهاى که همه چیز در
آنجاست، و همه کلیدهاى گشاینده همه قفلها و درهاى بسته در دست صاحبان و
ساکنان آن خانه است.
باید به این چراغ نگاه کند، تا راه را بشناسد.
آرى ... «چراغ غدیر، بر بام بلند تاریخ».
جواد محدثی
عید ولایت بر عاشقان امامت مبارک
Design By : Pichak |