سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کـیـمـیـای سـعـادت

بر چهار گوشه ی قلبم سیاهی زده ام.
آخر به جای یک غم، یک دنیا غم در دلم خانه کرده.
قصه این است... بشنو:
خوب که گوش کنی
ملائکه مرثیه سرایی می کنند.
گاهی برای تازه واردها می گویند از دو سفر کرده...
صدای می آید « من در اسم گذاشتن بر این طفل بر شما مقدم نمی شوم رسول الله!»
و نام می گذارد خدا بر او « حسن»!
و قصه به اینجا ختم می شود که مرد پیر مهربان گفت: این حسن را می بینی؟ گریه اش دلم را می لرزاند...
و قصه تمام می شود...
هنوز اما،
در کوچه های خلوت مدینه،
صدای دویدن حسن می آید...
هنوز،در مدینه
ستون حنانه1 ناله می کند
هنوز،در مدینه
صدای شکستن بغض حسن بلندتر از صدای سیلی به گوش می رسد...
هنوز،در مدینه
خورشید در انتظار نماز صبح پیامبر است
هنوز،در مدینه
صدای ریختن جگر بر طشت می آید...
هنوز،در مدینه
کسی نجوا می کند « حسنم گریه ی تو برایم سخت تر است»
هنوز،در مدینه
کسی صدا میزند « اگر شفاعت می خواهی بگو محمد (ص) رسول الله!»
اما...
دیگر برای دیدن زیبارویی مثل حسن (ع) کوچه راه بندان نمی شود...
دیگر هیچ کس با صوت رسای پیامبر (ص) خدا ترس نمی شود...
دیگر کسی راهبرش را به سیم و زر نمی فروشد...
دیگر کسی سنگ نمی زند بر پیشانی فرستاده ی خدا...
علی (ع) مثل همیشه تنها بر پیکر پاک آسمانی پیامبر نماز خواند...
حسین(ع) اشک می ریخت بر پیکر تیر باران برادر...
و قصه تمام می شود...

پ.ن

1. ستون حنانه ستونی است که به جای درختی ساخته اند که پیامبر موقع خطبه خواندن ابتدا بر آن تکیه میزدند. وقتی منبری برای پیامبر ساختند از ان درخت صدای ناله ای بلند شد و پیامبر درخت را در بر گرفت تا آرام شد.

 


نوشته شده در شنبه 87/12/3ساعت 12:1 عصر توسط کیمیا نظرات ( ) |


 

شیخ صدوق در کتاب " امالی" از عبدالله بن فضل روایت کرده است که گفت: نزد امام صادق(ع) بودم که مردی از اهل طوس وارد شد و از آن حضرت سئوال کرد: ای فرزند رسول خدا! کسی که قبر مبارک امام حسین(ع) را زیارت کند چه پاداشی خواهد داشت؟
امام (ع) به او فرمود:

ای طوسی! کسی که به زیارت قبر اباعبدالله الحسین (ع) برود و او را بشناسد که امام واجب الإطاعه است یعنی خداوند بر همه بندگان واجب کرده که از او فرمانبرداری کنند، خدا گناهان گذشته و آینده او را می آمرزد، و شفاعت او را در مورد هفتاد گنهکار می پذیرد ، و در کنار آن قبر مبارک حاجتی را از خدا درخواست نمی کند مگر آنکه برای او برآورده می کند...

عشق به حضرت سیدالشهداء علیه السلام زمانی کامل و منسجم است که با رویکردی عالمانه نسبت به مقام و منزلت او و اهداف انقلاب سرخ و دین سبزش همراه باشد. پس باید او را شناخت تا عشق به او نیز حاصل آید.

اما به راستی می توان حسین (ع) را شناخت و فهمید که او که بود، چه بود و چه کرد؟ چه کسی می تواند با جرات ادعای معرفت او را بنماید. تنها راهی که در این راستا متصور و معقول است بهره گیری از نور روایات است که انسان هرگاه با نظر دقیق و علمی به فهم روایات نائل شود و به درک فقه الروایة برسد، آن گاه در حد فهم و ادراک خود می تواند اشراق شمس وجود آن حضرت را بر دل خود سرازیر ببیند. راستی مگر می توان حسین (ع) و بلکه ائمه هدی را از غیر طریق خدا و رسول و اهل بیت او شناخت؟ هرگز که چنین امری از دایره تفکر هر متفکری بیرون است.

از رسول خدا (ص) روایت است که فرمودند : « حسین منی و انا من حسین » حسین از من است و من از حسین . راستی آن حضرت ، حسین را چگونه دید و با این سخن در کمال بار معنایی خود چه می خواست بگوید و چه گفت. آیا می توان گفت که این سخن پیغمبر (ص) فقط گویای یک ارتباط عاطفی بین او و حسین (ع) است. باید در کلمه « منّـی » بسیار تامل کرد.

اولین معنای آن این است که اگر می خواهید مقام و منزلت حسین (ع) را بشناسید ، باید اول بفهمید که من کیستم.

« من » ی که پیغمبر (ص) می فرماید ناظر به دو امر است: یکی من الهی او و یکی من جسمانی و بدنی او. یکی ناظر به آن شخصیت قدوسی و ملکوتی او یعنی کسی که اشرف اولاد آدم و خاتم الانبیا و المرسلین و موسس آخرین شریعت آسمانی است یعنی کسی که اگر نبود جهان خلق نمی شد « لولاک لما خلقت الافلاک » و یکی ناظر به وجود جسمانی و همین بدن خاکی مقدس اوست. از این روی وقتی می فرماید حسین از من است یعنی بدانید : از پیغمبری است که از نظر بعد جسمانی نیز پاک ترین بدن هاست. یعنی نه تنها حسین جزئی از بدن من است بلکه او برگرفته از جنبه آسمانی و منزلت پیغمبری من است. پس همانطور که ظلم به من اخلال در رسالت من و دین خداست ، ظلم به حسین (ع) نیز اخلال در دین خدا و تحریف آن است. صدمه به او صدمه و تخریب بنای دین است چرا که او جزیی از من است و من هم مظهر دین خدایم و این حدیث شریف در عین تبیین عظمت حضرت حسین (ع) نهیب خطیر و ترسناکی است برای امت او پس از خودش..

معنای دیگری که از این حدیث استفاده می شود هدایت یابی و نجات عاشقان و پیروان حسین (ع) در ظل عشق به او و ضلالت و گمراهی در مخالفت با امر اوست.

توضیح آن که رسول خدا (ص) آینه تمام نمای خدا ( جل جلاله) و هادی خلق به سوی اوست ، پس مخالفت با او عین هلاکت است چنان که اعتقاد و ایمان و تبعیت از او ، عین نجات و رستگاری است. « حسین منّی و انا من حسین» یعنی اکنون من پیغمبر ، چنین هستم حسین نیز چنین است.  او ، من است پس او هم ، آینه تمام نمای خدا و هادی خلق به سوی اوست. مخالفت با او ضلالت محض و ایمان و تبعیت از او عین هدایت و رستگاری است. چنانکه حدیث شریف « ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاة» بر این مطلب دلالت دارد.

در کامل الزیارت از قاسم بن محمد بن علی و او از پدرش و از جدش و او از عبدالله بن حماد الانصاری و او از عبدالله بن سنان نقل می کند که گفت شنیدم از امام صادق (ع) که فرمود : قبر حسین (ع) باغی از باغ های بهشت است . محل معراج ملائکه به آسمان است. هیچ ملک مقربی و نبی مرسلی نیست مگر این که از خدای تعالی مسئلت می کنند که اجازه زیارت قبر حسین (ع) را به آنها بدهد.

آنچه در این روایت مدنظر است کلمه شریفه « لیس من ملک مقرب ونبی مرسل » است. این کلمه در قالب نفی و اثبات است. یعنی هیچ ملکی و نبی مرسلی در آسمان ها و زمین نیست مگر این که از خدا تمنای زیارت قبر حسین (ع) را دارند یعنی جبرئیلی که ناموس وحی است ، میکائیلی که ناموس رزق است ، اسرافیلی که ناموس نفخ است ، عزرائیلی که ناموس قبض است ، کروبیان ، قدوسیان ، سکان بیت المعمور ، حافظان عرش و خلاصه هر ملک مقربی و نیز آدم با داشتن مقام علم الاسماء ، ابراهیم با رتبه خلیل الهی ، موسی با منزلت کلیم الهی ، عیسی با منصب روح الهی و همه انبیاء از خدا تقاضای اذن زیارت قبر حسین بن علی (ع) را دارند. این است که هنوز که هنوز است بشر از دریافت راز و رمز حیات و شهادت و نهضت او عاجز مانده است.

کامل الزیارات ، جعفربن محمد بن قولویه ، باب 15 ، حدیث 11، ص 116 .

عیون اخبار الرضا ، شیخ صدوق ، ج 1. ص  60 .

کامل الزیارات ، باب 39 ، حدیث 4 ، ص 225


نوشته شده در شنبه 87/10/7ساعت 6:56 صبح توسط کیمیا نظرات ( ) |


Design By : Pichak