کـیـمـیـای سـعـادت
پروردگارا!
با من بمان، که ظلمت شب از راه می رسد، وقتی که هیچ یاوری نیست
وآسایش گریخته است.
خدایا! ای یاور بی کسان با من بمان!
در هر لحظه به حضور تو نیازمندم.چه چیزی جز لطف تو می تواند
ترسهارادرهم بشکند؟چه کسی جز تو می تواند راهنما و پناه من باشد؟
در روزهای ابری و آفتابی با من بمان!از هیچ دشمنی نمی هراسم، چون
تودرکنار منی آنجا که تو هستی اشک ها سوزنده نیستند،
مرگ هم تلخ نیست
خدایا ! اگر با من بمانی ، همیشه پیروزم.
خدایا !
اگر از آن سو به تو روی می آورم که مرا از وجود جهنم نجات دهی
ازشعله های آن مرارهایی دهی،
همان بهتر که در آن شعله ها مرا بسوزانی
واگراز آن سو به توروی می آورم که
مرا به بهشت فراخوانی و در آن جای دهی؛
درهای بهشت را برویم بسته نگهدار ،
ولی اگر برای خاطر تو به سویت می آیم
خدایم!مرا از خودت مران . تو گرانبهاترین دارایی من در این دنیا هستی،
بگذارتا ابد در کنارت لانه کنم.
خدایا !
یاریم ده تا مشوش نباشم
و نجوا کنم :
زورق من کوچک است
خدایا ، به تو توکل می کنم
و همه چیز خوب پیش می رود .
خدایا ، به تو اعتماد میکنم
و همه چیز خوب پیش خواهد رفت.
یاریم ده تا مشوش نباشم.
نوشته شده در دوشنبه 85/2/4ساعت
1:0 عصر توسط کیمیا نظرات ( ) |
Design By : Pichak |