کـیـمـیـای سـعـادت
دنیا که شروع شد ، زنجیر نداشت . خدا دنیای بی زنجیر آفرید
آدم بود که زنجیر را ساخت . شیطان کمکش کرد
دل زنجیر شد ؛ عشق زنجیر شد ؛ دنیا پر از زنجیر شد
و آدم ها همه دیوانه زنجیری
خدا دنیای بی زنجیر می خواست . نام دنیای بی زنجیر اما بهشت است
امتحان آدم همین جا بود . دست های شیطان از زنجیر پر بود
خدا گفت : زنجیرت را پاره کن . شاید نام زنجیر تو عشق است
یک نفر زنجیرهایش را پاره کرد . نامش را مجنون گذاشتند
مجنون اما نه دیوانه بود و نه زنجیری . این نام را شیطان بر او گذاشت
شیطان آدم را در زنجیر می خواست .
لیلی مجنون را بی زنجیر میخواست . لیلی می دانست خدا چه می خواهد
لیلی کمک کرد تا مجنون زنجیرش را پاره کند . لیلی زنجیر نبود
لیلی نمی خواست زنجیر باشد
لیلی ماند ؛ زیرا لیلی نام دیگر آزادی است
غزل
نوشته شده در یکشنبه 91/1/20ساعت
3:41 عصر توسط کیمیا نظرات ( ) |
Design By : Pichak |