سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کـیـمـیـای سـعـادت

 

ای حسین ! ... ای سلاله پاکان
ای حسین ! ... ای عصاره قرآن

دیده دوستان و هم میهنان روشن ، که در طلوع ماه شعبان ، خورشید جمالت را به نظاره می ایستند.

ای حسین عزیز! ...

دومین غنچه پربار رسالت بودی که به چهره فاطمه (ع) لبخند زدی و با گلخنده ات، قلب محمد ( ص)  را از سرور آکندی وسینه اش را از مهر ، سرشار ساختی .

اما... آن هنگام که رسول خدا تو را بر دامن گرفت و در آغوش نبوت فشرد، خشنودی اش با اندوهی سنگین عجین گشت و به یاد عاشورای تو افتاد و آن گلهای پر پر و آن باغ خزان، و آن بهار عشق و عرفان و... و مروارید اشکی ازصدف دیدگانش به گلبرگ چهره اش فرو غلطید...

اولین صدائی که گوش تو را نوازش داد، آهنگ دلنشین اذان و اقامه بود که حبیب خدا محمد (ص) درگوش تو خواند. و درود برتو که خط  توحیدی اذان را از آغوش پیامبر تا دامن صحرای کربلا  رها نکردی ...

خاستگاه تو ، خانه علی  و دامان پاک فاطمه بود. از قرآن تغذیه گشتی و درزیر باران سرشار وحی ، جان خود را طاهر و شاداب ساختی ، نه ... نه ... بلکه تو نوری بود ی در رحم های والا و پاک ، که هرگز جاهلیت ، گردی بر دامان دل و جانت ننشاند و جامه روانت را نیالود.

ای عطیه کوثر... ای حسین !ای پاسدار سنگر ایمان ،ای خوب ، ای عطوفت مکتب !

تو پنجمین نفر از " اهل بیت" ی بودی که آیه " تطهیر" در باره آنان نازل گشت و " اراده " و مشیت الهی را در این " طهارت "، آشکار ساخت و خداوند در کتاب مبین قرآن ، مودت شما را از امت محمد (ص) خواست.

تو را ای عزیز زهرا در روز " مباهله " با نصارای نجران ، در کنار همین اهلبیت دیدیم ، که آبروبخش بودی .

زندگیت سراسر درس آموز بود و سطر سطر کتاب حیاتت ، آموزش و تعلیم بود . بزرگواری ، شجاعت ، صراحت ، حقیقت خواهی ، مقاومت ، تواضع ، ستم ستیزی ، داد خواهی و علم و عبادتت ، آشکارتر از آنست که کسی نداند.
ای حسین ،ای پاسدار حرمت انسان!

در روزگار قحطی حقجویان ، که ستم و شرک ، در پناه سرنیزه و کشتار ، حکومت می کرد و سکوت بود و سکون! تو تازیانه ی فریاد را فرا بردی و بر پیکر امت فرود آوردی و حرکت آفریدی و شور بخشیدی و مردم را بیدار کردی ، تا انقلاب محمد (ص) و عدل علی (ع) و صبر حسن (ع) و معنای قرآن و رسالت اسلام را " پاسدار " شوند و میثاق ها را فریاد آرند و عهد ها را وفا کنند.

گرچه درآن نیمروز سرخ ، درآن صحرای آتشگون ، در آن کربلا ی " آزمایش " قیام قامتت درخون نشست ولی فریاد رسایت درعمق زمان برخاست . گرچه درآن " نینوا" ، نای حقیقت گوی تو را بریدند، اما... نوای " حق ، حق " تو در تاریخ ، همچنان ماند گار شد و جاودانه ماند.

ای حسین ،ای پاسدارمکتب و قرآن !

کربلا ی تو، انقلاب آموز و انسان ساز نسل ها و قرن ها و سرزمین ها بود

و عاشورای تو، بارور سازنده لحظه ها و روزها و سالها،و نهضت ها و اندیشه ،و جهت دهنده حرکت ها.

اینک ، در کربلای میهنمان ، در وطن اسلامی مان و عاشورا های هر روزمان ، پاسدارانی عاشق و عارف ، رزمندگانی جان برکف و اسماعیل گونه، " هل من ناصر" تو را " لبیک " می گویند و خط سرخ کربلای تو را ادامه می دهند.

نگاهشان به " آینه سرخ شهادت " است و در آن ، " فلاح " امت را می بینند.

اگر میلا د تو را، " روز پاسدار" می شناسیم ، از آن روست که درفجر ولادت تو، انفجاری از عشق و ایمان و ایثار پدید می آید و سوره " فجر" در قرآن نیز " سوره حسین " شناخته می شود و از این طریق ، ریشه نهال اسلام، جان می گیرد. مگر نه اینکه در میلاد تو ، " شهادت " بدنیا می آید ؟ ! و شهادت، حیات جاودانه و پر باراسلام را طروات بخشیده و بقاء آن را تضمین می کند.

ای حسین !...ای سالارقافله عشق،ای آموزگار وفا، ای معلم انسان!

وقتی که فرزندان و خانواده ات را، یاران وفادارحقشناست را ، درمنای محبت دوست – که خداست –  و درقربانگاه اخلاص ، فدا کردی و فواره خونت را بر چهره زمان پاشیدی این درس را دادی که در مبارزه با ستم و الحاد و استضعاف ، جز با قربانی دادن عزیزان و نثار خون ، نمی توان پیروز شد و به نیکی و " بر" رسید. گذشتن از آنچه که دوست داشتنی است کمال آور است :

" لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون " ( قرآن کریم )

ای حسین ... ای پاسدار دین ،ای حامی شرف ،ای خون خدا دررگ زمان

تو، میلادی در شهادت و شهادتی درمیلاد بودی. تو میلاد شهادت بودی.

تو، شهیدی زنده و حاضر درهمه جای زمین و همیشه زمان بودی و هستی .

اینک تو در سروده ها و سرود ها ، ماندگار ترینی ،

درشعورها و شورها و شعارها و شعرها، زنده ترینی ،حضور تو چون خورشید بر پیشانی روز، آشکار و درخشان است .و ... ما ، تو را ای شهید بزرگ مولود شهید، در خانه ها و مسجدها ،تکیه ها و حسینیه ها ،کتاب ها وکتابخانه ها،مدرسه ها و دانشگاههاکوچه ها و خیابان ها و میدانها ،شهرها و روستاها،در داخل و خارج، ...میبینیم تو را ، ای مظلوم تاریخ ،درمظلومیت محرومان درطنین سرخ روز باوران و شب ستیزان ،در خروش خون شهیدان ، و ... حماسه های پاسداران ، می بینیم .

تو را درکربلا ها " بستان " و " سوسنگرد " و " دشت عباس " و " میشداغ " و " هویزه " و " شو ش" و " خونین شهر" ... می بینیم .

تو را ، ای جاودانه مرد، د رلاله های خونین کفن ،درسیمای سرخ افقدر چهره گلگون شفق در موج دریاها ... در وزش نسیم ها ، ... در رویش گیاهان ، در طلوع خورشید ، می بینیم .

تو را در " رو ز پاسدار" در ایران ، درجبهه های غر ب و جنوب ، درسنگرها کنار پاسداران و سربازان و بسیجیان می بینیم .

آری ... حسین عزیز ... جبهه ها مدرسه عشق است و پاسداران ، شاگردان این مدرسه و تو ، زمزمه گر عشق و آموزگار معرفت و مربی جان ها و محبوب دل ها ... و روز سوم شعبان ، روز ولادت توست.

روز پاسدار است،روز من است،روز توست روز" حق " است ... و ما بر حقیم .

   " جواد محدثی"

فرخنده تابش کهکشان نور،حضرت ابا عبدالله الحسین (ع)،

ماه ادب حضرت اباالفضل العباس (ع)و

خورشید اسارت سید الساجدین حضرت زین العابدین (ع)بر همگان تبریک تهنیت باد


نوشته شده در دوشنبه 87/5/14ساعت 1:12 عصر توسط کیمیا نظرات ( ) |


Design By : Pichak