ساعت ویکتوریا

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 

غرور، دروغ و عشق. چقدر خوب
+ فاطمه 

ميخواهم بگويم

فقر همه جا سر ميكشد

فقر ، گرسنگي نيست ، عرياني هم نيست

فقر ، چيزي را " نداشتن " است ولي، آن چيز پول نيست ، طلا و غذا نيست

فقر ،گرد و خاكي است كه بر كتابهاي فروش نرفته يك كتابفروشي مينشيند

فقر ،تيغه هاي ماشين بازيافت است كه روزنامه هاي برگشتي را خرد ميكند

فقر ، كتيبهء ســــه هــــزار ســــاله اي است كه روي آن يادگاري نوشته اند

فقر ، پوست موزي است كه از پنــجره يك اتومبيل به خيابان انداخته ميشود

فقر ، شــب را " بي غذا " ســر كردن نيســت

فقر ، روز را " بي انديشه" سر كردن است